سری Far Cry همیشه به عنوان یکی از بازیهای بزرگ و صد البته با کیفیت معروف بوده است. قسمت چهارم از این سری که برای اولین بار پا به نسل هشتم گذاشت، بازخوردهای متنوعی را در پی داشت. در ادامه با بررسی این بازی در زومجی همراه باشید.
زمانی که دو سال پیش Far Cry 3 همچون یک شگفتی غیرمنتظره، توسط استودیو یوبیسافت مونترال به این مجموعه نیروی تازهای بخشید و آن را احیا کرد، خیلی از بازیکنندههایی که دلخوشی از نسخههای نصفه و نیمهی قبلی نداشتند، خود را در مقابل تجربهای بههمپیوسته و نفسگیری یافتند. فارکرای3 بدون ضعف نبود، اما آن حفرهها و وصلهها باعث نشده بود تا آن فرش دستباف محکم، کیفیت اصلی خودش را از دست دهد و از لذتش کم کند. از سخنرانیهای واس مونتنگرو، شخصیت منفی داستان گرفته تا گیمپلیای که هر تکهاش همانند شبکهای از راهروهای پیچدرپیچ با یکدیگر در ارتباط بودند و به هستهی اصلی بازی خونرسانی میکردند. همانموقع بود که بعد از اتمام بازی، خیلیها از جمله خودم، نفسمان را از بین دندانهایمان بیرون دادیم و با حسرت غیرقابلدرکی گفتیم:«کاش باز هم بود!».
حالا یوبیسافت حرف شما را شنیده و درخواستتان را در قالب Far Cry 4 عملی کرده است. اما مشکل اینجاست که چندساعتی که از بازی میگذرد، کمکم متوجه میشوید که انگار یوبیسافت حرف شما را عوضی فهمیده، یا خودش را به آن راه زده است. نمیدانم. به هرحال، من وقتی گفتم «کاش بازهم بود» منظورم Far Cry 4 نبود!
منظور من پیشرفت و بهبود بود. منظور من این بود که کیفیت نکات خوب نسخهی قبل را به سطح بالاتری ارتقا دهید و آن حفرهها را هم بپوشانید. اما یوبیسافت چه کار کرده؟ به رسم فرمول موفق بلاکباسترهای این روزهایش، سر کیفیت را برای رسیدن به کمیتی زودگذر با بیرحمی و شفقت تمام سلاخی کرده است. فارکرای 4 به معنای واقعی کلمه همان نسخهی قبلی است که حالا در زمانی دیگر با اضافه شدن مقداری فیل و گرگدن و هلیکوپتر و وینگسوت و دو جین روانی جدید اتفاق میافتد. کوهها و دشتهای زمین سرشار از ماموریتهای اصلی و فرعی است، اما این تعداد به چه دردی میخورد وقتی هیچ تفاوتی بین تجربه، احساس و چالشی که این ماموریتهای مثلا متفاوت، ارائه میکنند، نیست.
فارکرای 3 یکی از مدافعان عنوان بازی سالِ 2012 و یکی از بهترین شوترهای اول شخص چند سال اخیر بود. داستان گیرا، حفظ ریتم اکشن، دارا بودن ویژگیهای بارز یک بازی جهان آزاد و بسیاری موارد دیگر همگی در کنار یکدیگر دست به دست هم دادند تا یک بازی خوشساخت از زیر دست شعبهی مونترال یوبیسافت بیرون بیاید.
حالا دو سال از آن تاریخ گذشته و در حالی که هنوز هم آن سخنرانی جناب “واس مونتهنگرو” در گوشمان بنگ بنگ میکند و میپیچد که «تا حالا معنی جنون رو بهت گفتم؟!» قرار است تا کمتر از یک ماه دیگر بار دیگر پای دیالوگهای دیوانهوار یک جنونزده بنشینیم اما این بار نه خبری از جزایر استوایی است و نه دار و دستهی دزدان دریایی واس و رئیس دیوانهتر از خودش “هویت”. قرار است داستان فارکرای 4 سمت و سوی دیگری داشته باشد و از طرفی ضعفهای شخصیتپردازی پروتاگونیست در نسخهی قبلی را هم تصحیح کند.
آجای گاله” شخصیت تحت کنترل مخاطب در فارکرای 4 پیشینهای بالعکس “جیسون برادی” در نسخهی سوم دارد. نویسندگان سعی در رفع و رجوع ایرادات شخصیتپردازی جیسون در نسخهی قبلی داشتهاند و این بار داستان یک بومی هیمالیا را روایت میکند که پس از مرگ مادرش طبق وصیتنامهی او به زادگاهش که منطقهای به نام “کایرات” است سفر میکند تا خاکسترهای به جامانده از او را پخش کند غافل از این که مردم نپال به دلیل رفتارهای غیرانسانی آنتاگونیست مستبد بازی که “پاگان مین” نام دارد به تنگ آمدهاند و از طرفی این وضعیت نامساعد باعث پیدایش گروهکهای متعددی جهت بهدست گرفتن قدرت شده. آجای ناخواسته وارد داستانی میشود که آن طور که از نمایشهای اخیر بازی مشخص است، بسیار چند لایه و سینمایی است. درگیر شدن میان جنگهای داخلی کایرات باعث میشود که مسیر زندگی آجای تغییر کرده و مثل گذشته بهعنوان یک بومی به زندگی خود در کنار همرزمهایش ادامه دهد. در این میان دیوانهگریهای پاگان مین برای بیرون راندن آجای از کایرات دیدنی است.
کلیت گیمپلی همچنان مثل فارکرای 3 متشکل از دو بخش گشت و گذار و اکشن است با تفاوتهایی که دو سال پیش جای خالیشان در بازی قبلی به چشم میخورد. حالا در نسخهی چهارم خرید و کلکسیون کردن سلاحها به بخش جدایی ناپذیر از بازی تبدیل شدهاند. سلاحهایی مثل آن شاتگان دو لول که با دو تیر ناقابل فیل آسیایی را زمین میزد بدون تلاش به دست نمیآیند؛ یا باید پول هنگفتی برای بهدست آوردنشان خرج کنید یا این که بخت با شما یار باشد و سر راه به یکی از این سلاحهای فیل کش برسید که بعدها با پیادهکردن ارتقاهای مختلف به یک سلاح دوستداشتنی با ویژگیهای بینظیر تبدیل شود.
یکی از ویژگیهای خوب بازی قبل منوی ارتقاهای درختی بود که با الهام گرفتن از نقشآفرینیهای هم سبک طراحی شده بود. حالا به نظر میرسد این ارتقاها از نظر تعداد افزایش یافتهاند برای مثال در نمایشهای اخیر بازی دیدیم که بازیکن قابلیت این را دارد که حین رانندگی از قابلیتی جدید و نوآورانه استفاده کند و با یک دست آزاد دیگرش شروع به تیراندازی به دشمنان از داخل ماشین کند و یا در ادامه ماشین دشمن را با ژانگولربازیهای مطرح تسخیر کند.
کلیت گیمپلی همچنان مثل فارکرای 3 متشکل از دو بخش گشت و گذار و اکشن است با تفاوتهایی که دو سال پیش جای خالیشان در بازی قبلی به چشم میخورد. حالا در نسخهی چهارم خرید و کلکسیون کردن سلاحها به بخش جدایی ناپذیر از بازی تبدیل شدهاند. سلاحهایی مثل آن شاتگان دو لول که با دو تیر ناقابل فیل آسیایی را زمین میزد بدون تلاش به دست نمیآیند؛ یا باید پول هنگفتی برای بهدست آوردنشان خرج کنید یا این که بخت با شما یار باشد و سر راه به یکی از این سلاحهای فیل کش برسید که بعدها با پیادهکردن ارتقاهای مختلف به یک سلاح دوستداشتنی با ویژگیهای بینظیر تبدیل شود.
یکی از ویژگیهای خوب بازی قبل منوی ارتقاهای درختی بود که با الهام گرفتن از نقشآفرینیهای هم سبک طراحی شده بود. حالا به نظر میرسد این ارتقاها از نظر تعداد افزایش یافتهاند برای مثال در نمایشهای اخیر بازی دیدیم که بازیکن قابلیت این را دارد که حین رانندگی از قابلیتی جدید و نوآورانه استفاده کند و با یک دست آزاد دیگرش شروع به تیراندازی به دشمنان از داخل ماشین کند و یا در ادامه ماشین دشمن را با ژانگولربازیهای مطرح تسخیر کند.
حالا با وجود این که بازی قرار است در اطراف هیمالیا اتفاق بیفتد مطمئنا با طیف متفاوتی از گونههای جانوری روبرو میشویم که از جملهی آنها میتوان به حیوانات درشت اندامی مثل فیل و گاومیش (در مناطق برفی) و حیوانات درندهای مثل ببر آسیایی اشاره داشت. در این میان فیلها ظاهرا ارتباط بهتری با آجای دارد و از نمایشهای بازی میتوان دریافت که تعلیم دادهشدهاند تا در انجام مراحل کمک کنند. یکی از کاراییهای این حیوانات این است که میتوانید برای شکستن دروازهی پایگاهها از آنها استفاده کنید و در همان حال هنگامی که زمام حیوان را به دست دارید و یا این که ترجیح میدهید پیاده باشید، از روش بزن بهادری برای اتمام مرحله استفاده کنید. در قبال این استفادهی مثبت از این حیوانات نجیب (!) سازندگان ظاهرا مکانیک شکار را برای آنها تا حدودی کمرنگترکردهاند تا جایی که اولا شکار این حیوانات هیچ سودی برای بازیکن نخواهد داشت و به عبارتی نمیتوانید از پوست آن استفاده کنید. از طرفی برای زمین زدن این حیوانات به خرج کردن مهمات زیادی نیاز دارید که حتی در صورتی که شکار آنها سودی داشت باز هم عقلانی به نظر نمیرسید. در سوی دیگر ظاهرا اهالی کایرات تعصب خاصی روی فیلهایشان دارند لذا در صورتی که ببینند یک نفر در حال شکار یک فیل بدون هیچ هدف خاصی است دمار از روزگارش در میآورند. سازندگان احتمال این که چنین سیستمی برای حیوانات دیگر هم تعبیه شود وجود دارد.

از جمله دیگر تغییرات بازی اضافه شدن کاروانهای نظامی است که میتوانید آنها را به کلی نابود کنید و یا این که با خرج کردن مهمات کمتری فقط به آنها دستبرد بزنید که یکی از معدود ویژگیهایی است که در آن کار گروهی حرف اول را میزند. همان طور که اشاره شد سازندگان فارکرای همواره سعی داشتهاند در روند گیمپلی بازیهای خود هیچ گونه مانعی برای بازیکن قرار ندهند تا ریتم اکشن بازی افول نکند. این بار هوش مصنوعی به لطف کوچ به نسل هشتم کنسولها بهتر برنامهریزی شده و عینا میبینیم که دشمنان مثل غاز فقط سنگر را به مقصد سنگر بعدی عوض نمیکنند و صرفا مکانیکی صرفا با نام تیراندازی برای هوش مصنوعی آنها برنامهنویسی شده است. مثل بازی قبل میتوانید با خیال راحت و فقط با استفاده از یک اسلحه کمری و چند خنجر پرتابی یک مسیر پر از دشمن را بدون شناسایی شدن پشت سر بگذارید و یا این که در کسری از ثانیه با استفاده از چند مولوتوف و یک ماشینگان (و تریجیحا یکی از آن شاتگانهای دو لول برای محکمکاری!) همه جا آشوب درست کنید. اینجا دنیای فارکرای است و به جز چند مورد استثنا سازندگان نیستند که پلیاستایل بازیکن را برایش تعیین کنند و اجازه میدهند خودتان شیوهی بازیکردنتان را تعریف کنید.
در هر صورت نسخهی چهارم فارکرای یکی از بهترین نمایشها را در E3 امسال به خود اختصاص داد و به قول تهیهکنندهی بازی فارکرای 4 همان بازی سوم با روایتی جدید است که البته محتواهای جدیدی در بطن گیمپلیاش گنجانده شده است. سالی که گذشت با عرضهی ولفنشتاین: نظام نوین، سرنوشتِ 500 میلیون دلاری و در ادامه با جنگاوری پیشرفته و بردرلندز: پس_پیش درآمد همراه بوده و خواهد بود. باید دید که آیا فارکرای 4 میتواند خودش را در این میان به اثبات برساند یا خیر.